سالـروز ازدواج حضــرت رســول(ص) و حضــرت خدیجه(س)است. یک ازدواج خاص ناشی از عشق، آگاهی و معرفت. از هر منظری به این اتفاق نگاه کنی میبینی بسیاری از معیارهایی که ما در دنیای مادی خودمان چیدهایم در این پیوند آسمانی راه ندارد و بسیاری از قواعد ما را زیر پا میگذارد. به همین مناسبت سراغ سوژهای رفتیم که بر مدار پیوند جوانان میچرخد. ازدواج امر مغفول جامعه ماست که شاید به سبب نبود مهارتهای لازم و رضایت کافی و صد البته مشکلات اقتصادی بیش از پیش از آن غفلت شده است. کلبه مهر مسجد حضرت عباس(ع) در خیابان جمهوری اسلامی سردمدار امر ازدواج است تا جایی که مکانی خاص را برای این امر در نظر گرفته است تا مراجعان بسیارش برای اهل مسجد مزاحمت نداشته باشد. زهرا سادات رضوی، کارشناس امور فرهنگی و مشاور خانواده، مسئول امور بانوان مؤسسههای طرح ازدواج بدون طلاق کلبه مهر، مسئول ارتباطات و هماهنگی مساجد زیر مجموعه کلبههای مهر مسجد حضرت عباس(ع) است. او سالها کار فرهنگی کرده و حالا دغدغه اصلیاش را روی ازدواج جوانان گذاشته است و خوب میداند این نهاد اجتماعی این روزها چقدر به تقویت نیاز دارد تا بنیان خانواده اساسِ محکمتری داشته باشد.
رضوی متولد 62 و سال 81 متأهل شده است. سال 84 یک اتفاق پای او را به واسطهگری در ازدواج باز میکند. حدود 2 سال پیش هم همکاریاش را با مسجد حضرت عباس(ع) و کلبه مهر شروع میکند. این گزارش یک تیر و چند نشان است. هم یادی است از یک ازدواج تاریخی و سرنوشتساز در اسلام، هم در لابهلای گفتوگو کلبه مهر و فعالیتهایش معرفی خواهد شد و در نهایت با دیدگاههای بانویی آشنا میشویم که سالیان سال است همتش را به گسترش ازدواج در میان جوانان گذاشته است.
مسجد حضرت عباس(ع) بر خلاف ظاهر سادهاش بسیار پرتردد و شلوغ است. در این مسجد امکان استحمام و استراحت شبانه برای زائران فراهم شده و مسجد به صورت شبانهروزی است. در داخل مسجد یک مدرسه هم وجود دارد. ما برای دیدن هیچکدام از اینها به اینجا نیامدهایم. امام جماعت این مسجد خودش را وقف کاری کرده که در اسلام بسیار مهم و مؤکد است؛ موضوع مهم ازدواج. حدود 3سال است که این مسجد معرفی زوجها و طرح ازدواج بدون طلاق را شروع کرده است که پس از افزایش تعداد درخواستها آن را به محل دیگری در نزدیکی مسجد منتقل کردند. کلبه مهر کمی پایینتر از مسجد و نبش جمهوری10 است. جایی که چنان در آرامش است که به نظر نمیرسد در لایههای درونیاش چه شوری در جریان است. تلفن مؤسسه و کارکنانش مدام در حال زنگ خوردن است و مادران نگران دختر و پسرها در حال دادن شرح حال از خواستگاری و مسائل اطراف آن هستند. اکنون به صرف یک مصاحبه و آشنایی با این محیط اینجا هستم. کمی دیرتر از معمول رسیدهام و عجله اتفاق عجیبی نیست، البته این محل برای من که بار اول است به آن قدم میگذارم کمی سخت پیدا میشود، ولی در بین اهالی محله و جوانانی که به دنبال فرد مناسب هستند، اینجا شناخته شده است. در کوچکی که از همان ابتدا راهرویش با موکت قرمز فرش شده، میان دو مغازه لوازم یدکی خودرو است. پلههای مفروش منتهی به ساختمان کوچکی است که نام کلبه مهر به خود گرفته است. دو اتاق نقلی و یک آشپزخانه کوچک اینجا را محل آمد و شد جوانان کرده است.
آنچه در بدو ورود به چشم میآید، کمبود فضاست. اگر بدانی که کلبه مهر در حال تبدیل به یک مرکز برای ارتباط با همه مساجد مشهد برای ترویج ازدواج است بیشتر متوجه کوچکی محیط میشوی. فهرست افراد متقاضی در زونکنهای مختلف و معمولا بر اساس سن و سابقه ازدواج مرتب شدهاند. کسانی که برای یافتن نیمه گمشدهشان دل به مشخصات میان این پروندهها بستهاند امید دارند که با ثبتنام؛ آدمهایی که به لحاظ فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی با آنها قرابت دارند معرفی و بتوانند سامان بگیرند. شاید باورمان نشود که در عصر ارتباطات پیدا کردن مورد مناسب برای ازدواج چقدر سختتر شده است و بسیاری از جوانان دیگر از جستوجو دست کشیدهاند و میخواهند که فرد موردنظرشان از طرف آگاهانی که تعداد بیشتری مورد ازدواج را میشناسند به آنها معرفی شوند؛ اما وجود بیش از 6000 پرونده متقاضی در کلبه مهر این امر را ثابت میکند که گاهی اوقات نیافتن فرد مناسب است که مسئلهساز میشود. مسئلهای که کلبه مهر و زهرا سادات رضوی به دنبال رفع آن هستند. تاکنون بالغ بر 1000 ازدواج موفق داشتهاند. اکنون کلبه مهر دو شعبه دیگر در فرامرزعباسی و زیرمجموعه نهاد رهبری در دانشگاه دارد و سعی در افزایش آن برای همه مساجد مشهد دارد. هر مسجد یک کلبه مهر. از طرفی ساماندهی واسطههای خانگی طرح بزرگ دیگری است که در حال انجام است. حاج آقا فدایی، مؤسس کلبه مهر و امام جماعت مسجد حضرت عباس(ع)، برنامههای بزرگی در سر دارد و آرزو دارد روزی یک مرکز خانواده داشته باشد تا برای همه مسائل خانواده در همه سنین فعالیت کند. طرحی که برای آن تلاش میکند.
ورود به چرخه انتخاب همسر در کلبه مهر به راحتی اتفاق میافتد. کافی است اندک آشنایی با مرکز داشته باشی و با آنها تماس بگیری. پس از تماس به طور قطع آنها از شما برای حضور در مرکز دعوت میکنند. فرم زرد و صورتی که دست متقاضی میرسد برگ برنده او برای امتحان شانسش در وادی زندگی است. آن را به همراه یک تعهدنامه پر میکند. فرمی که از جوانان متقاضی برای شرکت در کلاسهای آموزشی و مشاوره گرفته میشود تا پس از آنکه آموزشهای مورد نیاز به آنها داده شد تا کمی بیشتر خود را بشناسند به سراغ آدمهایی بروند که قرار است یار و همدمشان در ادامه زندگی باشند. رضوی درباره روال کارشان توضیح میدهد: «پس از حضور فرد در دفتر و رؤیت شناسنامه و مدارک فرم اولیه به آنها داده میشود تا ملاکهایی که برای فرد اهمیت دارد مشخص شود چون ما اینجا تنها کارمان ازدواج دائم است برای تمام سنین. یک عده مجرد هستند، عده ای همسرشان فوت کرده و تعدادی طلاق گرفتند. همه جوانب را بررسی میکنیم. به همین دلیل اسم طرح خود را گذاشتیم طرح ازدواج بدون طلاق. سپس تیم همسانگزینی با توجه به این فرم داوطلبان را به هم معرفی میکند. اگر که تمایل از دو سمت وجود داشته باشد جلسه اول آشنایی را ما در دفتر میگذاریم تا یکدیگر را ببینند و گفتوگوی اولیه داشته باشند. اگر که در آن جلسه توافقی به وجود بیاید به مراحل بعدی میروند و مسئله از طریق خانوادهها پیگیری میشود.»
رضوی درباره دورههای آموزشی قبل ازدواج، حین ازدواج و بعد از ازدواج نیز صحبت میکند: «از متقاضیان تعهدی گرفته میشود تا دورههای ما شرکت کنند. این آموزشها و کسب مهارتها در موفقیت ازدواج بسیار مؤثر است. ما کارگاههای زیادی در مشهد داشتیم و همایشهای بسیاری در مساجد مشهد برگزار کردیم. از روانشناسها و همچنین خانوادههای دختران و پسران جوان دعوت و با آنها صحبت کردیم تا نسبت به ازدواج با آگاهی وارد شوند.»او درباره تیم همسانگزینی و معیارهایی که برای این موضوع در نظر دارند، ادامه میدهد: «در فرمهای ثبتنام ما درباره معیارها و شرایط مورد درخواست هر فرد سؤالاتی میپرسیم و با یک جلسه مشاوره آنها را راستیآزمایی میکنیم، سپس با مقایسه سطح اعتقادی، بازههای سنی، طبقه اجتماعی و تحصیلات افراد را به هم معرفی میکنیم. تیم همسانگزینی ما سابقه و تجربه خوبی در امر معرفی زوجهای جوان دارند و همه تحصیلکرده هستند.»
البته واسطهگری در ازدواج تنها یکی از گامهایی است که در کلبه مهر برای تسهیل امر ازدواج اتفاق میافتد. رضوی درباره کارهای دیگری که پیگیر آن هستند تا افراد بیشتری را به خانه بخت بفرستند، میگوید: «کار عمده ما همسانگزینی و مشاوره است، ولی در کنارش گاهی با همکاری کمیته امداد برای زوجهای جوان نیازمند جهیزیه تأمین میکنیم. افزون بر این ما به پسرهایی که برای ازدواج مراجعه میکنند فرمی ارائه میدهیم که وضعیت شغل او را بررسی کنیم. ما با یک بنگاه کاریابی تحت مدیریت آقای خباززاده که اولین مؤسس فنیوحرفهای در کشور و بازنشسته هستند تعامل داریم تا با همکاری ایشان برای افرادی که مشکل اشتغال دارند این موضوع را حل کنیم. ما قصد داریم مشکل کارشان را برطرف کنیم تا در زندگی برایشان مشکلی پیش نیاید. همه مسائل را در نظر گرفتهایم و زوجهای جوان را رها نمیکنیم.»درباره هزینههای معرفی جوانان در مؤسسه کلبه مهر میپرسیم. آنها در ابتدای ثبتنام مبلغ اندکی را از مراجعهکننده دریافت میکنند که رضوی آن را بیشتر به سبب جدی بودن مسئله برای متقاضی بیان میکند تا تأمین هزینهها. مشاوره رایگان و همراهی با فرد تا بعد از ازدواج و حتی کمک به حل مشکلاتشان به صورت خیرخواهانه و داوطلبانه است. رضوی میگوید: «ما برای ثبتنام مبلغ 50 هزارتومان دریافت میکنیم. این مبلغ ناچیز نیز صرف برگهها، جزوهها، سیدیها و جلسههای مشاوره میشود. ما به مردم میگوییم این هزینه را که بدهند صرف امور خیر میشود، البته افرادی که این هزینه را دادند بیشتر پیگیر هستند. آن دسته افرادی که هزینه نمیدهند ما به آنها خدمات ارائه میکنیم؛ اما خود آنها جدی نمیگیرند و به جلسهها نمیآیند.»
اگر دختر باشید و در سن ازدواج احتمالا بارها شماره شما به دست واسطههای ازدواج افتاده باشد که کسانی با شما تماس بگیرند و خواستار حضور در منزلتان شوند که هیچ آشنایی با آنها ندارید و اگر هم پسر باشید این اتفاق به گونه دیگری برای شما رقم خورده است. افرادی که با نیت خیر پا به وادی معرفی افراد میگذارند و شمارههایی که از افراد در سن ازدواج دارند رد و بدل میکنند. رضوی درباره واسطهگری خانگی و مقایسه آن با شیوه کلبه مهر حرفهای جالبی دارد: «واسطههای خانگی ازدواج وقتی با آنها تماس بگیرید به شما بدون شناخت شماره میدهند و کاری به خصوصیات افراد ندارند، ولی ما در اینجا طرفین را دعوت میکنیم و با توجه به خصوصیات طرف به او گزینه معرفی میکنیم. من خودم پیش از اینکه وارد این کار شوم واسطهگری به صورت سنتی را حدود 10 سال انجام میدادم؛ اما همیشه دغدغه داشتم که روش را تغییر بدهم چون این کار آسیبهای زیادی دارد. از کجا بدانیم طرفی که تماس میگیرد مزاحم نباشد؟»
این واسطهگر ازدواج که حالا به روش تازهای برای معرفی افراد به یکدیگر روی آورده است، ادامه میدهد: «ازدواج به صورت سنتی مشکلات خاص خودش را دارد. افراد شناخت کافی ندارند و تاکنون طرف مقابل خود را ندیدند. مراجعه مکرر خواستگارهای مختلف در منزل دختر خانمها مشکلات روحی و روانی برای آنها دارد؛ اما اینجا ما یک جلسه دعوت میکنیم و دختر و پسر زیر نظر مشاور صحبت میکنند و اگر یکدیگر را پسندیدند از طریق خانواده کار را دنبال میکنند؛ اما در روش سنتی اینگونه نیست. الان هم با توجه به شرایط کرونا بسیاری از خانوادهها اجازه حضور در منزلشان را نمیدهند و درخواست میکنند که این جلسه در دفتر برگزار شود و اگر توافق اولیه انجام شد، جلسههای بعدی در منزل برگزار شود.پروندههای افراد متقاضی در دفتر دستهبندی میشود، بر اساس سن و سابقه ازدواج. از رده سنی1318 تا1380 متقاضی دارند. رضوی در این باره میگوید: «خانمها و آقایان در ردههای مختلف سنی دستهبندی میشوند. مثلا دهه 40،50،60،70 و ... و همچنین با توجه به اینکه آنها مجردند، جدا شدهاند یا همسرشان فوت کرده است. ما رده سنی فرد موردنظر را از متقاضی میپرسیم و بر اساس آن معرفی میکنیم؛ البته گاهی درخواستها معقول نیست و بعضی افراد تقاضای ازدواج با کسی را دارند که تفاوت سنی زیادی با خودشان داشته باشد که ما سعی میکنیم با صحبت و جلسههای مشاوره درخواست او را منطقی کنیم. گاهی پسرهای دهه شصتی میخواهند با دخترهای دهه هفتادی ازدواج کنند که فاصله سنیشان گاهی به 10سال هم میرسد و منطقی نیست.»
زهرا سادات رضوی حدود 15 سال است در امر ازدواج جوانان و تسهیلگری برای آن فعالیت دارد. او از لذت خاص رساندن 2نفر به یکدیگر میگوید و ماجرایی را که باعث ورودش به این موضوع شده است برایمان بازگو میکند: «من خودم برادری داشتم که 4 سال برای او خواستگاری میرفتیم و سر نمیگرفت. برادرم ملاکهای خاصی داشت و ما برای پیدا کردن همسر مناسب برای او تلاش زیادی کردیم. آنجا به ذهنم خطور کرد که چه خوب میشود اگر کسانی بودند که به ما مورد مناسب را معرفی میکردند. تصمیم گرفتم برای افراد و آدمهایی که میشناسم معرفی را انجام دهم. آن زمان در حوزه تحصیل میکردم و کارهای فرهنگی زیادی انجام میدادم. برای اولین بار در ماجرای ازدواج برادرم این جرقه در ذهنم زده شد که این کمبود هست و به ذهنم رسید که چرا جایی نیست که جوانان را طبق ملاکهایی که دارند به یکدیگر معرفی کنند.»او اشارهای هم به فرموده رهبر معظم انقلاب درباره واسطهگری ازدواج میکند و ادامه میدهد: « آنجا فهرستی از شمارههای افرادی که داشتم تهیه کردم. افراد زیادی با من تماس میگرفتند و از دفترم و شمارههایی که داشتم افراد را به هم معرفی میکردم. خیلی برایم مهم بود که افراد را بشناسم و شمارهها را بدهم. الان نیز افرادی که زنگ میزنند به اینجا دعوت میکنم تا معرفی هدفمند باشند. واسطههای خانگی زحمت زیادی میکشند و ما اکنون 350 واسط خانگی ازدواج را شناسایی کردهایم که قرار است آنها را نیز هدفمند کنیم. به آنها برای امر واسطهگری آموزش بدهیم تا معرفیها بر اساس معیارهای درست انجام شود و شبکهای از واسطههای خانگی داشته باشیم و با یکدیگر برای تسهیل امر ازدواج همکاری کنیم.»
نمیشود با ازدواج جوانها سر و کار داشته باشی، ولی خاطره نداشته باشی. رضوی هم از اولین ماجرای ازدواجی که از سوی او رقم خورده برایمان حرف میزند: «اولین ازدواجی که با معرفی من انجام شد معلمی بود که در شهرک رجایی ساکن بود و خانوادهاش به لحاظ تحصیلی و سواد بالا نبود. آقا پسر دختر تحصیلکرده میخواست که خانوادهاش نتوانسته بودند نظرش را فراهم کنند. من برای ایشان پیگیریهای زیادی کردم که به نتیجه نرسید. گاهی حتی ناامید شدم از اینکه بتوانم کاری انجام بدهم. خدارا شکر در نهایت به او دختری را معرفی کردم که ساکن فرامرز عباسی و کارمند رسمی دانشگاه فردوسی بود. این ازدواج یکی از خاطرات خوب من شد، چرا که من را به مراسم عروسیشان دعوت کردند و آنقدر خوشحال بودند که از من خیلی تشکر کردند و گفتند امشب مراسم ما به واسطه زحمت شماست. این صحبت حس بسیار خوبی در من ایجاد کرد و خیلی خوشحال شدم تا برای ادامه راه انگیزه داشته باشم. آنها حتی بعدها برای مراسم سیسمونی فرزندشان هم من را دعوت کردند. الان هم هنوز با آنها در ارتباط هستم. آن زوج الان 3 فرزند و زندگی خوبی دارند. این ازدواج سال 84 اتفاق افتاد. پس از این تجربه و برق شادی که در چشمان آقا داماد دیدم انگیزه زیادی پیدا کردم و با خودم گفتم چرا نتوانم کسانی را که به درد یکدیگر میخورند به هم معرفی کنم.»او درباره فاصله طبقاتی با نگاه به این ازدواج و نقش عشق هم با توجه به تجربهاش حرفهای جالبی برای گفتن دارد: «فاصله طبقاتی مهم است؛ اما باید دید میزان آن چقدر است؟ دو فردی که پخته هستند میتوانند زبان یکدیگر را بفهمند و فاصله طبقاتی را کنار بگذارند. اگر 2نفر همدیگر را دوست داشته باشند، مشکلات و مسائل را پشت سر میگذارند، البته نمیگویم فاصله طبقاتی مشکل ایجاد نمیکند، ولی معتقدم بستگی به فکر و پختگی طرف دارد. عشق و علاقه برخی اوقات همه چیز را جبران میکند.»
رضوی خاطره دیگری میگوید تا از تجربیاتی بگوید که در نگاه اول مناسب نمیرسند: «مورد دیگری نیز داشتیم که مرد 2 بار سابقه ازدواج داشت و هر بار در دوران عقد جدا شده بود. دختری که به او معرفی کرده بودیم نیز یک بار در دوران عقد جدا شده بود. دختری از خانواده اصیل و ثروتمند بود و تنها ملاکش این بود که آقا به دل او بنشیند و حتی حاضر بود از لحاظ مالی او را پشتیبانی کند. ما این دو را به هم معرفی کردیم و ازدواج کردند و حالا زندگی خوبی دارند.»
رضوی درباره ساده زیستی و اصل قرار دادن مسجد در زندگی برای پا گرفتن یک ازدواج خوب هم حرفهایی برای گفتن دارد: «یک مورد داشتیم که خانواده بسیار ثروتمند بودند و مراسم ازدواجشان را در مسجد برگزار کردند. آنها با اینکه میتوانستند در بهترین تالار مراسم بگیرند؛ ولی آن را به مسجد آوردند. این کار قشنگ بود. همچنین آقای فدایی پیگیری میکنند تا در مساجدی که قابلیت دارد مراسم عقد برگزار کنند تا مساجد تنها برای مراسم معمول مذهبی نباشد. ما مساجدی را شناسایی کردیم و در حال بازدید هستیم تا ببینیم هر مسجد چه قابلیتهایی دارد. طرح را ما با ائمه مساجد مطرح میکنیم. بعضی مساجد برای این کار اعلام آمادگی کردهاند. مسجد جوادالائمه(ع) در پیچ تلگرد در خیابان 22 بهمن چند بار آمدند و همین کار را در مسجد خود اجرا میکنند.»وقتی به دنبال دلیل توافق نداشتن افراد معرفی شده به یکدیگر هستیم فکر نمیکنیم که مسئله مهریه مطرح باشد، ولی رضوی میگوید: «بیشترین مشکلی که باعث شده ازدواج انجام نشود؛ مهریه بوده است. آقایان مهریه کم میخواهند وخانمها بالا.»او همچنین بعضی ملاکها را که باعث برهم خوردن ازدواج میشود عجیب میداند: «یک بار یکی از استادان دانشگاه را که اصالتا آذربایجانی بودند به خانمی از مشهد معرفی کردیم و خانواده خانم فقط به دلیل ته لهجه ایشان را رد کردند. گاهی سر مسائل کوچک مانند 5 سانتیمتر کوتاهی یا بلندی قد ازدواج بر هم خورده است. موردهایی داشتیم که آقا خواسته خانمش 170 باشد؛ اما خانم 165 بوده و داماد قبول نکرده است یا گاهی مادر پسر میگوید میخواهم چشمان عروسم رنگی باشد. به مادر گفتیم خانمی که برای پسر شما که دکتر است پیدا کردیم تخصص دارد و کارش عالی است؛ اما مادر تأکید میکرد که چشم عروسم باید رنگی باشد. مواردی هم داشتیم که مادر پسر تصاویر هنرپیشههای خانم را به ما نشان داده است و میگوید میخواهد عروسش مانند این باشد. من 15 سال در معرفی افراد سابقه دارم، ولی الان ملاکها تغییر کرده است. قبلا چهره و قد اینقدر اهمیت نداشت. فضا ی مجازی روی سلیقه پسران و خانوادههای آنها تأثیر زیادی داشته است. از طرفی شرایط اقتصادی باعث شد که آقایان به سمت خانمهای شاغل گرایش داشته باشند، در حالی که سابق بر این پسرها دنبال خانمهای خانهدار بودند.»